قبول شدن مامان در دانشگاه
مامان ارکان و رضوان بهمن امسال دانشگاه قبول شد برا رفتن و ثبت نام کردن با هزار نفر مشورت کردم یکی میگفت برو تا بچه ها کوچیکن یکی میگفت نرو بچه هات کوچیکند هم تو اذیت میشی هم بچه ها . بابای بچه ها میگفت هر جور نظر خودته .من تا جایی که میتونم کمکت میکنم. خلاصه یه روز دوشنبه اخرین مهلت ثبت نام تو مدرسه بودم همکارام که سالهاست باهم تو مدرسه کارمیکنیم تشویق ام کردم برم برا ثبت نام من هم دل به دریا زدم رفتم ثبت نام. حالا هم خدارو شکر هفته اول کلاس ها شروع شد سرکلاس رفتم .تا ببینم بعدش چی میشه . خدایا خودت کمک کن بتونم درسم بدون اینکه کوچکترین اسیبی به فرشته های کوچیکم برسه تموم کنم. الهی امین.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی